نقش آفرینی ژاپن و تحول سیاست ژاپن نسبت به چین (پس از جنگ سرد)

thesis
abstract

در این پژوهش براساس نظریه چارلز دران سیکل قدرت و نقش ها به تبیین روابط چین و ژاپن بر طبق این فرضیه اصلی که نقش آفرینی ژاپن موجب تحول سیاست ژاپن نسبت به چین شده است در سیستم منطقه ای شرق آسیا پرداخته است . به منظور اثبات قدرت و توانمندی اقتصادی ژاپن - بر طبق آمار و ارقام ونمودارهای ارائه شده - مازاد قدرت ژاپن پس از رسیدن به نقطه عطف اول خود در دهه های 1960 و 1970 به اثبات رسید. و این چنین تحلیل گردید که ژاپن با توجه به دستیابی اش به مازاد قدرت و نقطه عطف در این سالها ، به دلیل وضعیت جنگ سرد و شرایط خاص منطقه شرق آسیا ، فرصت لازم ، برای ادعای نقش متناسب با قدرتش در نظام منطقه ای و البته به صورت بلند مدت تر ، بین المللی را به دست نیاورده است . این وضعیت (جنگ سرد ) نقطه عطف و رشد قدرت ژاپن و ادعای نقش متناسب با قدرتش را دچار وضعیت انجماد زمانی کرده است . از این نظر ، پایان این دوره ، موجب انبساط سیاست ژاپن و اتخاذ سیاست نقش فعال تر گردیده است . همین سیاست ، امنیت ، سیاست داخلی ، اقتصاد و میراث های تاریخی ، با قبل و بعد از جنگ سرد مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت و در تمامی موارد ، ارتباط و تاثیر نقش آفرینی ژاپن بر روی سیاست خارجی آن کشور و به ویژه در مورد مطالعاتی چین تقویت شده است . نتایج بدست آمده از این تحول در قالب سه سناریوی احتمالی گنجانده شده است : 1 - وضعیت ، ژاپن به عنوان قدرت چالش کننده : ژاپن در راستای ایفای نقش متناسب خود، در آینده قابل پیش بینی خواه ناخواه با چین چالش خواهد نمود.. 2 - وضعیت چالش دوبل : هر دو کشور هم چالش کننده و هم چالش شده یکدیگرند، یعنی هر دو در نقاط عطف اول و دوم در نوسان هستند. 3 - وضعیت چین به عنوان کشور چالش کننده : رشد نسبی تولید ناخالص ملی به حداکثر خود خواهد رسید که احتمالا خیلی زود یا قبل یا بعد از اینکه ژاپن به سطح قدرت سایر بازیگران عمده در سیستم نزدیک شود، مورد چالش از جانب چین قرار خواهد گرفت.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

پایان جنگ سرد و دگرگونی سیاست خارجی ژاپن

تصویر کلاسیک از ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم این بود که این کشور یک غول اقتصادی و یک کوتوله سیاسی بود که تمام تلاش هایش بر اساس دستیابی به اهداف یک جانبه اقتصادی استوار بود و مسائل سیاسی و امنیتی جامعه بین المللی برای این کشور از اهمیت کمتری برخوردار بود . در حالیکه این تصور چندان هم دور از واقعیت نبود ولی از اوایل دهه 1990 به بعد ژاپن کوشید ه است تابین توان اقتصادی و نفوذ سیاسی اش در جامعه جهانی ...

15 صفحه اول

راهبردهای سیاست خارجی چین و ژاپن در آسیای مرکزی

آسیای مرکزی به دلیل برخورداری از منابع زیرزمینی و طبیعی همواره مورد توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده است. با دقت در راهبردهای سیاست خارجی چین و ژاپن میان سال‌های 2012 تا 2016 در منطقه آسیای مرکزی مشخص می‌شود از یک طرف، چین دارای منافع اقتصادی، امنیتی، انرژی و ژئوپلیتیک در منطقه است و از طرف دیگر، ژاپن منافع اقتصادی، انرژی و اهداف بلندمدت بین‌المللی و منطقه‌ای را د...

full text

جایگاه چین در سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از جنگ سرد

چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازیگری تاثیرگذار در عرصه منطقه‌ای و جهانی، همواره در کانون توجه اتحادیه اروپا قرار داشته و تلاش این اتحادیه بر گسترش روابط در تمامی زمینه‌ها بالاخص در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی بوده است. در زمینه روابط اقتصادی، آنچه بیش از همه مورد توجه قرار گرفته و مقاله حاضر نیز به آن پرداخته، دو مسئله تجارت و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است. در واقع ...

full text

راهبردهای سیاست خارجی چین و ژاپن در آسیای مرکزی

آسیای مرکزی به دلیل برخورداری از منابع زیرزمینی و طبیعی همواره مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. با دقت در راهبردهای سیاست خارجی چین و ژاپن میان سال های 2012 تا 2016 در منطقه آسیای مرکزی مشخص می شود از یک طرف، چین دارای منافع اقتصادی، امنیتی، انرژی و ژئوپلیتیک در منطقه است و از طرف دیگر، ژاپن منافع اقتصادی، انرژی و اهداف بلندمدت بین المللی و منطقه ای را دنبال می کند. سوال اصلی...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023